به گزارش راهبرد معاصر؛ سفر سرپرست وزارت خارجه افغانستان به تهران را در واقع با دو انگیزه اصلی میتوان دید، یکی انگیزه همکاری اقتصادی است چرا که افغانستان ناگزیر است حجم زیادی از نیازهایش را از طریق واردات تامین کند که بخش عمده آن هم از طریق ایران و پاکستان تامین میشود. لذا افغانستان در شرایط فعلی نیاز مبرمی دارد تا همسایگانش به منظور جلوگیری از سقوط بازار افغانستان کمک کنند آن هم در شرایطی که آمریکاییها هم منابعشان را محدود کردند و ساختار اقتصادیشان هم هنوز نتوانسته خودش را بازیابی کند.
انگیزهی دیگرشان هم این است که در حوزه دریافت کمکهای بشر دوستانه شرایطی فراهم کنند که ایران بتواند در این شرایط سخت کمکهایش را انجام دهد. اما مسئله اینجاست که طالبان هنوز مورد شناسایی قرار نگرفتند و در واقع سطح تعامل و برخورد ما با این جریان متفاوت با یک دولت مورد شناسایی و پذیرفته شده بین المللی است.
اما یکی از انگیزههایی که باعث شده ایران هیئت طالبان را بپذیرد به دلیل ایجاد یک دولت وحدت ملی است، چرا که طالبان وارد جامعه ایران میشوند کشوری که دولتی فراگیر را ایجاد نموده است؛ ایران کشوری است که از تمامی اقوام و طوایف در ساخت حکومت مشارکت داشته و دارند.
هدف بعدی دیگر این سفر آن است که رهبری طالبان مشاهده نماید که چگونه ایران توانسته جامعه را در سایه فشارها و تحریمهایی که غربیها و آمریکایی ها به ما در این ۴۰ سال تحمیل کردند، اداره و مدیریت کند و در عین حال توانسته در تراز خوبی خود را نشان دهد و این شاید بتواند زمینه را برای اینکه مشورتهای سیاسی مشاورههای ایران را پذیرا باشند، در قالب اینکه افغانستان را یک قوم و یک جریان نمیتواند اداره کند و غفلت از این موضوع مهم، شرایط را هم برای خود طالبان و هم برای مردم افغانستان سخت تر خواهد کرد.
لذا این سفر به نظر من یک نوع سیر آفاق است و آنها میآیند و در صحنه میدانی واقعیتهای ایران را بهتر میبینند و میتوانند الهام بگیرند و مرجعیت ایران در افغانستان اینجا میتواند خود را نشان بدهد. این فرصت خوبی است برای طالبان و ایران که بتواند عملا توصیه های خود را برای شکل گیری دولت فراگیر به طالبان منتقل کند.
مفهوم فراگیر امروز در ادبیات طالبان با آنچه جامعه بینالملل دارد کاملا متفاوت است، یعنی آن چه که اینها میگویند قطعا مورد پذیرش نه مردم افغانستان و نه جامعه جهانی است. اینکه شما چند نفر از یک قوم بیاوری و در چارچوب فکری خودت بخواهی آنها را بکار بگیری اسمش فراگیر نیست! این مورد در سفر به تهران به اینها باید یادآوری شود که ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی و سقوط رژیم شاهنشاهی، حضرت امام(ره) آمد و اندیشه و طرح خود را تحت عنوان جمهوری اسلامی ایران به رفراندوم گذاشت و بیش از ۹۸ درصد جامعه به جمهوری اسلامی ایران از تمامی طوایف رای مثبت دادند.
بنابراین حضرت امام مشروعیت دولت و حکومت را اینجا تکمیل کرد و اینگونه نبود که شاه سرنگون شده و ما انقلابیون به قدرت رسیدیم خواست خودمان را تحمیل کنیم. قانون اساسی را باز به رای گذاشتیم و مردم همه آمدند به پای صندوقهای رای و این مفهوم فراگیر را میدهد و طالبان باید این مهم را درک کند و نباید مفهومی را تبیین کند که دور از واقعیت و غیر قابل اعتنا باشد و سخنگویان طالبان بخواهد آن را به اشکال دیگری تعبیر کنند.
سفر هیات طالبان به تهران فرصت بسیار خوبی است که بتوانند اگر واقعا صادقانه میخواهند کاری انجام دهند و کشور را از حضور بیگانه پاکسازی و برای مردم امنیت و رفاه و موقعیت تعریف کنند. لازمه تحقق چنین وضعیتی تشکیل دولت فراگیر از همه اقوام و طوایفی است که در افغانستان سکنی دارند.
در خصوص مسئله مواد مخدر هم باید گفت، در صورتی که افغانستان با بی ثباتی و بی نظمی همراه باشد جنبههای منفی از جمله مواد مخدر، قاچاق انسان و ... هم افزایش پیدا میکند و این مسئله بعضا نیز از حیطه اختیار طالبان هم دور است.
اگر چه طالبان در گذشته هم که روی کار آمدند سعی کردند با این امر مقابله کنند، یعنی رویکردشان این نیست که موادمخدر و فحشا را بخواهند گسترش بدهند و قطعا هم موفقیتشان را در مبارزه با موادمخدر خودشان تعیین میکنند که به ما کمک کنید تا بتوانیم در موضوع موادمخدر که یک پدیده منفی جهانی است و یا مسئله مهاجرت موفق عمل نمائیم. به عبارتی از موضوع موادمخدر و موضوع مهاجرت و پناهجویی سعی میکنند به عنوان فرصت در گرفتن همکاری و مساعدت و تایید گرفتن و شناساندن خودشان استفاده کنند.